جمع بندی و نتیجه گیری :

به بازی کودکان اهمیت دهیم – تلاش کنیم تا بازیهای کودکان متناسب با فرهنگ و ارزشهای خانواده باشد- با دقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکانِ در حال بازی میتوانیم با شخصیت آنها بیشتر آشنا شویم – در بازی کودکان دخالت کننده نباشیم ، اما راهنما و کمک کننده ی خوبی باشیم – با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاریها را ببندیم – کاری کنیم بازی بصورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک بماند – برای متوقف کردن بازی از امر و نهی استفاده نکنیم – مراقب باشیم محیط بازی موجب آسیب جسمی و ذهنی و روانی به کودک نشود – در انتخاب نوع بازی به سن ، جنس و توانایی های فرزندمان توجه کنیم – آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن بازی با کودک میتوانیم به طور غیر مستقیم به کودک بیاموزیم. به مطالب و نحوه بیان کودک در بازی توجه کنیم زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آنها در بازی منعکس میشود – از کودک بخواهیم اجازه دهد همبازی هایش از اسباب بازیهایش استفاده کنند زیرا باعث تقویت حس نوع دوستی در کودک میشود – اگر کودکان در هنگام بازی با هم اختلاف پیدا کردند دخالت نکنیم باید خودشان آن را رفع کنند اگر دعوا بالا گرفت فقط باید آنها را جدا کنیم و از هیچکدام جانبداری نکنیم. کودکان باید به مجموعه ای از بازیهای جسمی ، عاطفی ، ذهنی و اجتماعی بپردازند تا در همه ی زمینه ها رشد کنند.

اگر به رفتار کودکان توجه کنیم به این نتیجه می رسیم که بیشتر کودکان دوست دارند که خود خطر ها را تجر به کنند و از ناشناخته هایی که دنیای آنها را پرمخاطره جلوه میدهد بیم نداشته باشند. مثلاّ بازی "دالی" که کودک خود را از چشم مادر دور میکند و مادر با کنار زدن مانع وانمود میکند که آن را یافته است. پس از این طریق مطمئن خواهد شد که در پناه مادر است و خطری او را تهدید نمیکند.  کودک دوست دارد خطر را تجربه کند و راههای مقابله با خطر را بیاموزد و از خطر نهراسد. بازی قایم باشک که کودکان علاقه ی فراوانی به آن دارند خاصیتش این است که کودک می خواهد راه یافتن پناهگاه و جاههای امن را در خانه و خارج به دست آورند.

پس نتیجه می گیریم که بازی وسیله ای است برای پرورش تن و رشد روان و شخصیت کودک.

 

مقصود ز کل آفرینش مائیم                        در چشم خرد روان بینش مائیم

این دایره ی جهان چو انگشتری است            میدان تنها نگین نقشش مائیم

"حکیم عمرخیام نیشابوری"

محقق : زینب مهرعلی

دسته ها : مقاله ها
شنبه 8 8 1389 1:3

جنبه های اجتماعی فرهنگی :

کودک در بازی خود به نحوی برداشت خود از محیط زندگانی و آنچه در محیط خارج وجود دارد را منعکس می سازد و از آنجا که نمی تواند از کلام برای بیان مقاصد خود استفاده کند ، از نمادهای بازی مدد می جوید. بزرگسالان با شرکت در بازی کودکان می توانند مقصود و منظور خود را به کودکان بیاموزند و کودکان هم می توانند برداشت خود از زندگی بزرگسالان را به آنها منتقل کنند شرکت بزرگسالان در بازی کودکان به معنای دخالت نیست ، بلکه باید به خواست کودک باشد ، بزرگسال تحمیلی بر کودک نباشد و کودک به راحتی و آزادی بازی کند. اما کودک به علت عدم رشد ذهنی کافی نمی تواند خطرات موجود را ارزیابی کند لذا وظیفه بزرگسال کمک به ارزیابی صحیح خطرات و فراهم آوردن محیطی امن چه از نظر فیزیکی و چه عاطفی برای کودک است. کار دیگری که بزرگسالان انجام می دهند جلوگیری از ایجاد هرج و مرج در محیط بازی توسط کودک است و این نوعی عادت دادن کودک به رعایت اصول و مقررات اجتماعی است. نباید به صرف لذت کودک به او اجارزه داد تا در هنگام بازی هرچه می خواهد انجام دهد. بلکه لازم است آنچه که به عنوان معیارهای اجتماعی برای زندگی بزرگسالی لازم است از راه بازی به کودک آموخته شود. بازیهای کودکان نشأت گرفته از آداب و سنن هر فرهنگی است. چون کودکان فعالیت والدین را تقلید میکنند ، پس با برسی بازیها می توان به فرهنگ و آداب و سنن هر جامعه ای پی برد.

محقق : زینب مهرعلی

دسته ها : مقاله ها
جمعه 7 8 1389 1:3

کارکردهای منفی عروسک :

1)بعضی عروسک ها تأثیر منفی برروی کودک میگذارند از جمله ی آنها نوع عروسک هایی که قدرت باروری دارند که کودک دچار مقایسه میشود که چرا او نمی تواند بارور شود و از طرفی سؤالاتی در مورد چگونگی بارور شدن عروسک برای او به وجود می آید و کنجکاوی او را زود هنگام فعال می سازد.

2) عروسک هایی که همه نوع وسایل زندگی را به همراه خود دارند ؛باعث میشود کودک کنجکاوی لازم را برای تهیه ی لوازم مورد نیاز زندگی عروسک نداشته باشد و خلاقیتش رشد نخواهد کرد. و در آینده انسانی پرتوقع ، زودرنج ، کم تحرک ، بدون خلاقیت ، و یا شاید هم بی مسؤلیت بار بیایند.

عروسک باربی : این عروسک برخلاف دیگر عروسکها که تداعی کننده ی کودکند و دارای یک چهره ی معصومانه اند، یک زن 20 ساله ی آمریکایی با تمام مشخصات اندامی آن است که با ظرافت خاصی طراحی شده و با حضور تصاویرش در اکثر مایحتاج ضروری کودکان و نوجوانان ملکه ی ذهنی آنها شده و باعث الگوسازی آنها با این عروسک شده. دختر بچه ها به دلیل ویژگی عاطفی که دارند علاقه ی زیادی به عروسک نشان میدهند در نتیجه عروسک بالاترین نقش تربیتی را در شکل دهی شخصیت دختران دارد. دختران زنان آینده ی هر ملتند و برای اعتلای هر ملت باید دختران و زنان آن ملت را متعالی تربیت کرد. پس نقش عروسک در تهاجم فرهنگی خیلی مهم است. خریداران باربی با خرید یک عروسک کارشان تمام نشده بلکه پس از آن باید برای آن لباس خواب ، مایوی شنا ، لباس میهمانی و .... بخرند که همین هم با گذر زمان بر اثر مد تغییر میکند. وبدین صورت دخترانِ مأنوس باربی با سلیقه ی باربی (یک زن آمریکایی) بزرگ شده و زمانی که حق انتخاب پیدا میکنند دارای سلیقه ای همانند باربی میباشند.(سلیقه ی یک زن آمریکایی)

میتوان قصه ها را هم بصورت نمایش در آورد مثل شنگول و منگول. بازی به جای شخصیت های منفی به طور کوتاه مدت میتواند به تخلیه ی هیجانی کودک کمک کند. قصه ای که یک بار بازی آن را با کودک انجام میدهیم. برای بار دوم کودک را به جای شخصیت دیگری قرار دهیم در نتیجه کودکان ابعاد مختلف قصه را می بینند و میشنوند و نقش پذیرتر خواهند شد و خلاقیتشان نیزبیشتر رشد خواهد کرد(کهتری ، 1388).

محقق : زینب مهرعلی

دسته ها : مقاله ها
پنج شنبه 6 8 1389 1:3

تأثیر بازی عروسکی بر بهداشت روانی کودک :

1) احساس داشتن نسبت به عروسک و تعلق داشتن به او.

2) حس سرپرستی و مسؤلیت .

3)  انجام فعالیت های روانی و عقلی با عروسک و رشد ذهنی او.

4) خوشحال شدن کودک و لذت بخش شدن اوقات فراغتش .

5) هماهنگ نمودن عروسک با خویشتن.

6) افزایش اعتماد به نفس کودک.

7) افزایش قدرت تصمیم گیری و هدایت فکری او.

8)  رشد زبان و عواطف کودک.


محقق : زینب مهرعلی

دسته ها : مقاله ها
چهارشنبه 5 8 1389 1:3

تفاوت منحصر به فرد عروسک در میان اسباب بازی ها :

عروسک انگیزش کودک را متعادل کرده و انرژی های روانی کودک را تخلیه میکند. در بازی عروسکی یک فعالیت چند منظوره ی پیچیده ی شبه انسانی وجود دارد؛ در حالی که در سایر بازیها فعالیت یک منظوره یا دو منظوره بوده و فضای بازی با فضای زندگی و اقعی چندان تطابقی ندارد. عروسک در بازی کودک تخت خواب لباس ، چشم ، دست و غیره دارد و حتی وسایل عمومی زندگی مثل یخچال و گاز برخوردار هستند. در حالی که اسباب بازی های دیگر این چنین نیستند. چون عروسک جنبه ی واقعی تری دارد برای کودک بیشتر تحریک کننده است وباعث تخلیه ی انرژی روانی او می گردد،کودک وقایع زندگی خود ودنیای روانی اش را به عروسک فرا فکنی کرده و این به رشد کودک کمک شایانی خواهد کرد. البته باید توجه داشت  هنگامی که کودک با والدین دعوا میکند از عروسک به عنوان پناهگاه استفاده نکند. چون منبع رفتارهای این پناهگاه همان تخیلات کودک است. پس عروسکی که در این راستا مورد توجه کودک قرار بگیرد یک عامل پایداری رفتارهای منفی اوست. چون در اتاقش عروسکهایش در انتظار او هستند تا به صورت خیالی از او دفاع کنند. یکی از میل های اساسی گرایش کودک به عروسک داشتن هم صحبتی است که پیوسته نزدیک او باشد. مخاطبی که هیچگاه از صحبت او خسته نمی شود.

محقق : زینب مهرعلی

دسته ها : مقاله ها
سه شنبه 4 8 1389 1:3

بازی و مذهب :

 در اسلام هم نقش مهم بازی مورد توجه قرار گرفته است و روایات گوناگونی هم در این زمینه نقل شده است :

پیامبر فرمودند (فرزندت را رها کن در مدت 7 سال تا بازی کند) که صراحتاً بازی مورد تأکید قرار گرفته . یا «کودک را در هفت سال اول سرور و در هفت سال دوم بنده و در هفت سال سوم وزیربدان» یعنی کودکان در 7 سال اول زندگی بدون رعایت قوانین و مقررات آزادی کامل دارند. مسئله ی آزادی کودک برای بازی توسط روانشناسان هم مورد تأیید قرار گرفته، البته نه به معنای بی بندو باری بلکه جلوگیری از مداخلات بی جای والدین مورد نظر است. این دخالت های بی جا باعث می شود کودک در فردایی نه چندان دور تبدیل به فردی بدون اعتماد به نفس و وابسته شود.

از نظر اسلام ، مسئولیت پدر و مادر تنها اداره ی زندگی مادی و تأمین نیازهای جسمانی کودک نیست. پاسخ گویی به نیاز های روانی و عاطفی کودک و توجه به جنبه های تربیتی او نیز بر عهده ی والدین است. وظیفه ی والدین آن چنان حساس است که امام سجاد در جهت انجام این مسئولیت از خداوند طلب کمک میکنند و می فرمایند : «خدایا مرا در تربیت و تأدیب فرزندم یاری و مدد فرما».

پیامبر اسلام همواره با فرزندان خویش و حتی گاهی با کودکان اصحاب بازی می کردند. همه ی انسانها اعم از بزرگ و کوچک ، حتی انبیاء و اولیاء الهی در دوران کودکی به بازی پرداخته اند و این حاکی از این است که بازی یک نیاز طبیعی برای تمام بشریت است.

اما بازی با تمام مزایایی که دارد نباید تمام اوقات کودک را اشغال کند و بر جسم و جان او غالب شود زیرا در آن صورت طفل بدان خو می گیرد و از کارهای اساسی و ضروری باز می ماند. از نکات مهم به هنگام بازی با کودکان همسان شدن با آنهاست. در سیره ی پیامبر آمده است که ایشان با کودکان مأنوس میشد و در بازی آنها شرکت می کرد. رسول خدا آنچنان مهربان ومتواضع بود که در هر زمان کودکان آن حضرت را میدیدند اجازه ی عبور به ایشان نمی دادند مگر اینکه با آنها بازی کند.

محقق : زینب مهرعلی

دسته ها : مقاله ها
دوشنبه 3 8 1389 1:3

انواع بازیها : عوامل مؤثر در بازی (سن ، جنس ، هوش و محیط) باعث شده که بازی را به انواع گوناگون تقسیم کنند.

1) بازیهای جسمی : هم به صورت فردی و هم گروهی صورت میگیرد مثل بازی وسطی.

2) بازیهای تقلیدی : به تقلید نقش هایی میپردازد که آنها را باور کرده مثل پدر ، مادر یا معلم بازی.

3) بازیهای نمادی : زمانی که کودک برای بازی به وسائلی که میخواهد دسترسی ندارد، پس آرزوهای خود را با استفاده از وسائل نمادین برآورده میکند مثلاً بر تکه چوبی می نشیند مانند اینکه اسب سواری می کند.

4) بازی نمایشی : کودک به تقلید از بزرگترها لباس و وسایل مخصوص آنها را نیز می پوشد. مانند دخترکی که کفش مادر را به پا میکند.

5) بازی آموزشی : بازیهایی که باعث آموزش اصول به کودک میشوند مثل مکعب های چوبی که کودک را با مسائل ساده ریاضی آشنا می کند.

6) بازیهای خلاقیتی : کودک از طریق به وجود آوردن چیزی عقاید و احساساتش را ابراز میکند مثل خمیر بازی یا شن بازی (مطهری ، 1384).

محقق : زینب مهرعلی

دسته ها : مقاله ها
يکشنبه 2 8 1389 1:3

بازی وساخت شخصیت :

1) دهانی : این مرحله اولین سال زندگی کوک را دربر می گیرد.کودک از فعالیت های دهانی مثل مکیدن لذت می برد. آنچه مهم است این است که تنها عمل مکیدن عامل ارضاء کننده ی کودک نیست بلکه مهمتر از آن احساس امنیت کودک و نزدیکی او به مادر است. لذا هنگامی که مادر هنگام تغذیه بتواند کودک را در آغوش گرفته و با او بازی کند میتواند از پدید آمدن بسیاری از مشکلات عاطفی در مراحل بعد زندگی کودک جلوگیری کند. هرگاه در آغوش گرفتن توأم با بازی وتحریک حواس کودک باشد، گامی بس بزرگ در آموزش حواس واحساس امنیت در کودک برداشته شده است. در این مرحله کودک از طریق بازی  اولین گام در ساخت شخصیت خود را برداشته است.

2) مقعدی : کودک در سال دوم وسوم زندگی با وضع مقرراتی از طرف والدین روبرو میشود یکی از این قوانین کنترل ادرار و مدفوع توسط کودک است. در این مرحله خواه ناخواه کودک با ناکامی و شکست هایی روبرو میشود که برای مقابله با این ناکامی ها سعی در سرپوش گذاشتن برروی آنها و انکار آن دارد. آنافروید یکی از مکانیسم های دفاعی که کودک برای انکار نا کامی استفاده میکند را بازی میداند.

محقق : زینب مهرعلی

دسته ها : مقاله ها
جمعه 30 7 1389 1:3

بازی وساخت شخصیت :

شخصیت یکی از متداول ترین و در عین حال نامشخص ترین مفاهیمی است که بشر در زندگی با آنها سروکار دارد. آلپورت [1]در سال 1937 چندین تعریف برای شخصیت ارائه داد که هر یک به نحوی کاربرد داشتند و از آن زمان به بعد تعاریف دیگری نیز ارائه شد. میتوان شخصیت را چنین تعریف کرد : «شیوه و روشی که فرد تفکر و رفتار می کند برای سازش با محیط اجتماعی خود»، که این خصوصیت شخص را با مجموعه ای از مشخصات مختص به خود از سایرین متمایز میکند و فرد با نقابی بر چهره برای سازش با محیط به ایفای نقش بی همتای خود می پردازد(مهجور،1378).

یکی از نظریه پردازان در زمینه ی شخصیت فروید است که شخصیت را ناشی از تعامل سه نیروی نهاد[2] ، من[3] و فرامن[4] میداند و در بحث از شخصیت عقیده دارد که انسان برای رشد و تکامل شخصیت خود در طول زندگی مراحل چهارگانه ی زیر را می گذراند : دهانی[5] ، مقعدی[6] ، آلتی[7] و تناسلی[8].



[1] - Allport

[2] - Id

[3]- Ego

[4] - Super ego

[5] - Oral stage

[6]- Anal stage

[7]- Phallic stage

[8]- Genital stage

دسته ها : مقاله ها
پنج شنبه 29 7 1389 1:3

نظریه پردازان بازی :

نظریه فروید[1]: او به اصل لذت اعتقاد داشت و معتقد بود بازی برای کودکان لذت بخش است و نیاز کودکان را ارضاء میکند و همچنین فعالیتی برای تخلیه روانی آنهاست.

نظریه پیاژه[2]: معتقد بود بازی راهی است برای دسترسی به جهان بیرون و لمس آن به گونه ای که با وضع کنونی فرد مطابقت داشته باشد. بازی در رشد کودک نقش اساسی دارد. او چهار مرحله ی زیر را برای بازی کودک درنظر گرفت :

1- مرحله ی حسی حرکتی (بازی از طریق حرکات بدنی از تولد تا 18 ماهگی) 

2- مرحله ی سمبولیک (بازیهای نمایشی کودکان از 18 ماهگی تا 7 سالگی) 

3- مرحله ی ملموس وگسترش یافته(از7 تا12 سالگی)

4- مرحله ی بازی با قاعده (از 12 سالگی تا بزرگسالی)

تفاوت نظریه ی فروید و پیاژه در این است که فروید بیشتر به جنبه های عاطفی توجه میکند اما پیاژه به جنبه های شناختی توجه می کند.

نظریه کارل راجرز[3] : معتقد به مراجع محوری یا درمان غیر مستقیم بود بنابراین در درمان کودکان نیز به 8  اصل پایه توجه کرد :

1- ایجاد رابطه ی گرم و صمیمی با کودک. 

2- پذیرش کامل کودک همانگونه که هست.

3- ایجاد آزادی عمل برای کودک به طوری که در ابراز احساساتش آزاد باشد.

4- شناخت احساسات کودک و منعکس کردن آن به خود کودک .

5- احترام گذاشتن به کودک.

6- جهت ندادن به رفتار کودک (کودک رهبر و درمانگر پیرو باشد).

7- توجه به محدودیت های کودک.

8- شتاب نکردن در درمان (درمان فرایندی تدریجی است).

نظر رفتار درمانگران[4] : این نظریه به تقویت رفتار مطلوب و خاموش کردن رفتار نامطلوب توجه دارد.

نظریه ی آدلر[5] : از طریق بازی اطلاعات مفیدی در مورد  وضعیت فعلی کودک و آینده ی او به دست می آید و می توان زندگی آینده ی کودک را تا حدی پیشبینی کرد. آدلر به شیوه ی زندگی معتقد بود و می گفت: میتوان

 

با مشاهده ی رفتار کلامی و غیر کلامی کودک شیوه ی زندگی او را کشف کرد. برای مثال علاقه ی به سربازهای اسباب بازی ، ممکن است مقدمه ای بر یک زندگی نظامی یا مدیریت فروشگاه بزرگ در آینده باشد. او معتقد است ویژگی های رفتاری کودکان کاملاّ در بازی مشخص است. مثلاّ کودکی که نیاز به جلب توجه دیگران دارد نقش ستارگان سینما را بازی میکند. همچنین به علاقه ی اجتماعی توجه می کرد. بازی با دیگران در کودکان از دو یا سه سالگی شروع میشود که اگر علاقه ی اجتماعی کودک رشد نکرده باشد در تعاملات دچار مشکل خواهد شد..

محقق : زینب مهرعلی



[1] -Sigmund . Freud

[2] -Piaget

[3]- Carl. RAGERS

[4]- Behavior therapy

[5]- Adler

دسته ها : مقاله ها
شنبه 24 7 1389 1:3
X